نام تو . . .






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


ناجي تنهايي من

از او كه رفته نبايد رنجشي به دل گرفت، آنكه دوستش داريم همه گونه حقي بر ما دارد؛ حتي حق آنكه ديگر دوستمان نداشته باشد. بلكه بايد تنها از خود رنجيد كه چرا بايد آنقدر شايسته ي محبت نباشم كه دوست مرا ترك كند، و اين خود دردي كشنده است....

 

دستم به تو که نمی رسد،
فقط حریف واژه ها می شوم !

گاهی هوس می کنم،

تمام کاغذهای سفید روی میز را،

از نام تو پرکنم.

تنگاتنگِ هم . . .

بی هیچ فاصله ای !! . . .

از بس،

که خالــی ام از تو …

از بس،

که تو را کـم دارم …

 

 



+نوشته شده در سه شنبه 27 تير 1391برچسب:,ساعت1:1 AMتوسط ناجي تنها | |